ریاضی دانان چیز های زیادی اختراع کرده اند ، اماتقارن را

آن ها نساخته اند . تقارن همه جا هست .

در زبان روز مره تقارن را چنین می دانیم که وقتی چیزی را

به دو قسمت کردیم ، یک نیمه انعکاس نیمه ی دیگر باشد .

 برای مثال ، یک سیب را در نظر بگیرید . ما می دانیم اگر آن

را عمودی از وسط ببریم چه خواهد شد . امااگر آن را افقی

ببریم چه خواهد شد ؟

در بیش تر اجسام پیرامون ما، تقارن یا قرینه بودن وجوددارد .

برای نمونه به هواپیما ها و اتو مبیل ها نگاه کنید .سگ ها ،

گربه ها ، اشخاص ، درختان ، برگ ها و گل ها .در ریاضیات

و فیزیک ، تقارن اهمیت فراوان دارد .

اگر چه ریاضی دانان تقارن را اخترع نکرده اند ولی آن هابودند

که این مفهوم را تقارن نامیدند . دقت کنید چگونه آن را تعریف

می کنند:

« در هر چیزی ، تقارن به آن معناست که بتوان آن چیزرا

چرخاند ، در آیینه آن را منعکس یا جا به جا کرد یا هرعملی از

این قبیل ، بدون آن که ظاهر آن چیز تغییر کند .»بدن انسان

مانند بدن اکثرجانداران دارای یک محور تقارن است ، یعنی یک

خط فرضی که بدن را به دو بخش تقسیم می کند ، به گونه

ای که یک نیم آن انعکاس کامل نیم دیگراست .این را تقارن

آیینه ای یا تقارن راست – چپ می نامند .انسان ها ، ماهی

ها، حشرات، عنکبوت ها ، پرندگان وپستانداران نیز ، تقارن

آیینه ای دارند .      

بعضی از چیز ها می توانند دو محور تقارن داشته باشند ،

مانند حرف  H   ، که علاوه بر محور تقارن عمودی یک محور

تقارن افقی نیز دارد .